و ما لهم به من علم ان ینبعون الا الظن وان الظن لایعنی من الحق شیئا
آنها بدون علم چنین چیزهایی میگویند و تنها از گمان خود پیروی میکنند و گمان هرگز انسان ها را در شناخت حقیقت یاری نمیدهد (سوره نجم ایه 28)
تخریب همیشه راحت تر از ساختن است و همیشه کسانی که دست به تخریب می زنند همان کسانی هستند که از ساختن و پروراندن گریزان اند. میتوان در تخریب از دهها و صدها حربه استفاده کرد. میشود شایعه پراکنی کرد، دروغ را دامن زد، از برچسبهای حساس استفاده کرد و ...
بر اساس همین الگوست که دایره مذاهب اطلاعات برای تخریب دگراندیشان و اندیشمندان ایرانی دست به هر تاکتیک و تکنیکی می زند تا بلکه بتواند اندیشه و یا چهرهای را تخریب کند و با ریختن آبروی دیگران، برای خودش آبروی نامشروع بدست آورد. با همین ایدههای طالبانی است که هر متفکر و استراتژیستی با برچسب فرقهسازی مواجه میشود.
امابه راستی فرقه چیست؟
فرقه هیچگاه به رهبران معنوی و یا متفکران و تئوریسینهایی که سعی در اشاعه فرهنگ اندیشه ورزی دارند، اطلاق نمیشود. اما سالهاست که دایره مذاهب وزارت اطلاعات به دست دوستان ما کتاب «فرقهها در ميان ما» به قلم مارگارت تالر سينگر داده است و اصرار دارد بگوید که بر اساس الگوهای استخراج شده از این کتاب، جمعیت ال یاسین یک اَبَر فرقه محسوب می شود و رهبر جمعیت سرکرده آن فرقه! مدتی روشنگری کردیم تا به گوش همه برسانیم این برچسب فرقه ای، تنها یک ترفند کثیف امنیتی است تا از حساسیت مردم و رهبران جهان از فرقه سازی در غرب و شرق سوء استفاده شود. اما اتفاق جالب تر این بود که به مرور بر اساس همان الگوهای دایره مذاهبی، با «فرقهای به شدت خطرناک و مرموز» در کشور مواجه شدیم که دچار انحرافات عمیق و گرایشات فرقه ای آشکار بود که انگار همه را به کیش خود می پنداشت.
تعریف نويسنده كتاب «فرقهها در ميان ما» از فرقه این است که کلیه اديان، حكومتهاي ديني و صدها هزار سازمان و تشكل اجتماعي در سراسر دنيا فرقه محسوب میشوند. نود درصد سازمانها، شرکتها، و موسسات و حتی ادارات و نهادها در کشورهای جهان سوم، فرقه محسوب میشوند. چون همۀ اين اجتماعات يك رهبر در رأس خود دارند، مركزيت دارند، اعتقادات ويژۀ و ایدئولوژی مذهبی خود را تبليغ ميكنند و ضد آنها را تقبيح ميكنند كه سينگر به آن ميگويد شستشوي مغزي.
فرقه درمعنای کلی این ویژگی هارا دارند :
1- افرادی است که جدا از جامعه و در ضدیت با قوانین آن هستند
2- ساختار تشکیلاتی خود کامه است که رهبر تصمیماتش را تحمیل میکند
3- رهبران تکریم را روی خود متمرکز میکنند
4- متعصب و افراط گرا هستند
5- مناسک و آداب یکسان بین اعضا برقرار است
6- در عضویت منع خروج از فرقه وجود دارد
7- خاصیت جدایی طلبی و متمایز شدن از دین را دارند
8- الگوی رفتاری درون فرقهای برقرار است
9- سلسله تاریخی دارند
-با این تعاریف،
ماموران و سران دایره مذاهب وزارت اطلاعات و کلیه چیدمان های نهانی و آشکارای این ایدئولوژی منجمد، یک فرقهی افراطی و امنیتی شناخته می شود. آنان مخالفان خود را متهم به نفاق و بدي ميكنند و تفكر آزاد و آزادی بيان را مردود می دانند چرا که مصداق کامل این جمله است که فرقه یک تفکر بسته و تعصب آمیز و كور می باشد و تفکر بسته شامل باید و نبایدها و حریمهای ممنوعه و مطلق است و بنابراین اجازهی انبساط و رشد بینش و آگاهي را نمیدهد و اگر دیدگاهشان قبول نشود، مختار به مجازاتی همچون مرگ هستند. در این فرقهی امنیتی یک قانون وجود دارد و آن این است که هر نگاه جدیدی به موضوع دین، خدا و معنویت، مسائل اجتماعی و ... که تفکر طالبانی را تایید نکند باید حذف شود. بنابراین هر کاری باید کرد تا قدرت مقابله و جنگ سخت افزاری را شدت بخشید و در صوت لزوم قانون اساسی را لگدمال کرد.
-در ساختار فرقهی دایره مذاهب همه تصمیمات بر عهده سران پشت پرده است. چهره هایی که هیچگاه شناسایی نمیشوند تا در این پشت پرده ماندن بتوانند به حیات سیاسی و اجتماعی خود ادامه دهند مگر در دو حالت. شناسایی آنها از طریق ایدئولوژی و محصولات فکری آنان و دوم مهره سوخته شدن و افشای آنان از طریق پایین دستی ها یا بالا دستیهای نسوخته!
-در دایره مذاهب رسم بر این است که همه احترامها، همه ستایشها، همه نقاط توجه به بالادستیها خصوصاً سران معطوف شود. اما نه از سر احترام و نه از سر وجود یک حقیقت واقعی که در آنها قابل تحسین است بلکه این ستایشها و اکرام برای دریافت مقام بالاتر، پول بیشتر، نفوذ در سیستم و ... است.
- تفکری که میگوید فقط من درست میگویم و دیگران، همه اشتباه میکنند، فقط من حقیقت را میدانم. یا بعبارتی درود بر من، و مرگ بر همه. اين يعني فرقه. تفکری که تعصب کورش کند و خودش را از همه برتر بداند، به بهانه دفاع از ابروی دین چشمانش را هدف بگیرد و با عنوان نگهبانان و محافظان دین، تنها لباس آن را بر تن کند اين يعني فرقه. نگاهی که طالبان یا القاعده خشونت طلب را پیشوای خود انتخاب کند و با صفت رحمان و رحیم خداوند در جدال باشد اين يعني فرقه. و چه کسی است که نداند اینها، ویژگیهای دایره مذاهب اطلاعات است؟
-مامورانی که مراسم ناپاک فساد، بساط شبانه آنهاست و سوءاستفاده از دختران بیگناه در قالب مذاکره را اولویت تدبیر پرونده ها قرار میدهد از مریدان راستین این فرقه افراطی امنیتی هستند.
- فرقه امنیتی که فساد مالی و اخلاقی، مغزشویی و شکنجههای سیاه، طراحی فیلم و عکسهای مونتاژی، شاکی خصوصیسازی، توجیه تحریفی و ... مثل یک روال ثابت در کارهایشان موجود است، از خروج ماموران خود به پیکره اجتماع به شدت هراس دارد و چندین سال است که همه مردم ایران می دانند مجازات خروج از سیستم امنیتی چیست. ماجرای سعید اسلامی را که فراموش نکردهایم !
-ادارهی ادیان (دایره مذاهب) پوسته دین را به دور خود پیچیده و تصور میکند با قرآن بر سر نیزه کردن میتوان هسته خداگرایی را منفعل کرد. در این فرقه ظاهراً دین را لگدمال نمیکنند، نام خدا و پیامبران و امامان را تحریف نمیکنند، دست جوانان را از خدا کوتاه نمی کنند و ظاهراً همه چیز بر طبق آداب مذهب پیش می رود اما دقیقتر که بشویم در اتاق هایدربسته و حین بازجوییها، نماز سر وقت از سرشان می پرد؛ توهین به خدا و اسلام اگر به مصلحت فرقه باشد، مباح می شود؛ تهیه بولتن های تحریفی برای مراجع و مسئولین اگر آبروی سران دایره مذاهب را حفظ کند، شرعی است؛ دروغ اگر در راه دفاع از مانیفست فرقه امنیتی باشد در دین مجاز است؛ فساد اخلاق اگر در مسیر اهداف سران فرقه باشد بر هر ماموری واجب است و ... در این فرقه امنیتی هسته دین وجود ندارد و پوسته آن نیز فاسد شده است.
-...
ادارهی برخورد با ادیان بدون در نظر گرفتن شاخصههای فرقهای خود، هر جریان آزادیخواه و دگراندیشی را فرقه مینامد تا با قایم شدن در میان قیل و قالهای امنیتی خود را از اتهام خلاص کند. اما این برخورد، مانند برخورد جاهلیت با دين اسلام است که نتیجهاش در نهایت گسترش و پیروزی اسلام شد.مسلمانان شکنجه شدند، کتک خوردند و تخریب شدند اما در نهایت پیروز میدان، دشمن مسلمانها نبودند.
دایره مذاهب با آنهمه ادعا هنوز متوجه نشده است که برخورد سخت افزاری منجر به زایش یک جریان میشود و ریشه ها را تقویت میکند. جمعیت ال یاسین با آنکه هرگز یک فرقه نبوده و نیست، اما طرح این اتهام منجر به گسترش ابعاد فعالیتی این جمعیت شد، بینها تقویت گردید و نگاهها گسترده شد و با وجود عدم نقد تعالیم استاد و اثبات فرقه بودن جمعیت ال یاسین از سوی دایره مذاهب، اتهام فرقه گرایی یک طنز امنیتی تلقی خواهد شد. بارها و بارها تکرا شده است که استاد ایلیا نه درباره شريعت جديدي حرف زده است و نه درباره فرقه جديدي، بلكه فرقهبازي و فرقهگرايي را مردود شمرده است. «فرقهگرايي باطل است و در دين خدا راه ندارد». او اكثر فرقهها و سردمداران فرقهها را باطل خوانده است و فرقهگرايي و تفرقهانديشي را محكوم كرده است. او میگوید:«حق يكيست و فرقهها باطلاند و باطل متفرق ميكند.» بنابراین ادارهی ادیان معیار معتبری برای این اتهام ندارد حتی تعریفی صحیح هم از فرقه ارائه نمیدهد و اصولاً تخصصی چندانی در این زمینه ندارد و صرفاً با حفظ کردن چندین کتاب و مقاله وارد میدان شده اند.
با این حال پزشکی که طبابت بلد نباشد و به جای دارو، زهر تجویز کند و توصیه پزشکان صاحب نظر را نادیده بگیرد چارهای جز محکوم شدن در دنیای پزشکی را ندارد و باید پاسخگوی آنچه کرده باشد و هزینه بپردازد. اين مثال، ترسيمياست از آنچه دایره مذاهب به اسم مبارزه با فرقه گرایی با جریانهای دگراندیش در ایران کرده و آتشی که بر سر خود ریخته است.
به قلم یکی از شاگردان ایلیا میم
شبکه خبر, معاونت سیاسی صدا
و سیما, صدا و سیما, ضرغامی, شبکه 6, سریال, برنامه مستند, ایلیا , پیمان فتاحی, فرقه
رام الله,جمعیت ال یاسین, محمد اصغری نیا,پریس کی نژاد, خامنه ای, رهبری, نامه محرمانه,زندانی
سیاسی, شهادت , بند 209, زندان اوین, عرفان, محمد علی طاهری, اشو, سای بابا, گاندی,
دالایی لاما, دالای لاما, هالیوود, سینما, حوزه عملیه قم, سازمان تبلیغات اسلامی, آخوند,
روحانی, روحانیون, روحانیت,عرفان بازاری, eyes wide shut, با چشمان کاملا بسته,اعترافات, اعتراف گیری, مونتاژ, فیلم مونتاژی, اعترافات
تلویزیونی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر