۱۳۸۸ تیر ۱۱, پنجشنبه

نامه سرگشاده جمعی از شاگردان استاد ایلیا در خارج از ایران

آقاي خامنه اي !

پيش از 7/3/86 ، پيش از شروع بدترين و ناجوانمردانه ترين تخريب ها و ترورها بر عليه معلم بزرگ ما ايليا « ميم»، پيش از دستگيري و توهين به استاد ما ، پيش از به زنجير كشيدن روح و زندگي ما ، همۀ ما شاگردان استاد شما را مقام معظم رهبري خطاب مي كرديم، اما امروز از شما شكايت داريم، از اسلام و حكومت اسلامي و حاكميت اسلامي قدمي تا بيزاري فاصله نداريم، از اينكه حكومت اسلامي دهها هزار شاهد، هزاران سند و نشانه را ناديده گرفت و به جعليات و سند سازي هاي عده اي كه در چند برخورد ساده با شاگردان استاد، فاسدالاخلاق بودن آنها و دروغگو بودن آنها و قسم هاي دروغين آنها بر همۀ مردم جهان فاش شد، گوش كرديد و اعتماد كرديد. چطور حكومت اسلامي اجازه و (به گفته دایره مذاهب) حاكم اسلامي فرمان داد كه كسي را كه دهها هزار نفر را كه همه زنده و شاهدند، به خداوند پيوند زد و بازگردانيد با اتهامات واهي به رذيلانه ترين شيوۀ ممكن تخريب كنند. كجاست حاكم دادگستر اسلامي ؟ كجاست امام زمان(عج) ما كه به نام او و در كشور او سالهاست ما جوانان را فقط به دليل آنكه معلم خود را دوست داريم و به او عشق مي ورزيم شكنجه مي دهند؟ قبل از 7/3/86 همۀ ما ، دهها هزار نفر از شاگردان استاد ایلیا خود را معتقد به نظام اسلامی مي دانستيم اما شما و حكومت شما دوست داشتني ترين و خواستني ترين بخش زندگي ما را به توهين آميزترين شكل ممكن تخريب كرديد. آيا هزاران تجربه، دهها هزار شاهد، هزاران نويسنده و هنرمند و متفكر كه دوازده سال در حال تجربه كردن اند دروغ مي گويند و چند نفر كه تنها همّ و غمّشان در احضارها پرسش در بارۀ مسائل جنسي و خصوصي است، راست مي گويند؟‌ آيا شما صداهايي را كه احضار كنندگان ضبط كرده اند شنيده ايد؟ آيا از صدها فيلم استاد چيزي ديده ايد؟‌ آيا صدها مقاله اي كه دربارۀ ايشان و تعليمات ايشان هست را خوانده ايد؟ دهها نفر از شاگردان استاد شهادت مي دهند كه از آنها خواسته شده تا بر عليه استاد اسناد و مدارك جعل كنند، او را ترور شخصيت كنند، به او تهمتهاي دروغ بزنند، او را در بين مردم بعنوان ديوانه و ساحر و دروغگو معرفي كنند، او را بدعت گذار، شياد، كافر و مدعي خدايي معرفي كنند.

شنيده ايم كه دایره مذاهب وزارت اطلاعات با استفاده از فيلم ها و سخنراني هاي استاد ایلیا در مراكز عمومي و نيز با استفاده از ديگر فيلم ها در جلسات غيرعمومي فيلمي مونتاژ شده از ایشان را از طريق مونتاژ و سرهم بندي تهيه كرده و قصد استفاده از اين محصول مونتاژي و تحريفي را در جهت تضعيف شاگردان و ايجاد جنگ رواني و سمپاشي تبليغاتي را دارد . بعضي از قسمتهاي اين فيلم مونتاژ شده و جعلي كه گفته مي شود به دستور جمعي از عالي ترين مقامات مذهبي و در رأس آن ... تهيه شده است، براي يكي از افراد مرتبط به استاد پخش شده است . طبق گزارش يكي از تهيه كنندگان اين فيلم كه در يكي از محافل مذهبي برنامۀ مذكور را فاش كرده در قسمتهايي از فيلم آمده است، برخي از قسمتهاي آن صحنه ها اينطور توضيح داده شده :‌

برش هايي از فيلم و نقل مطالبي از استاد در طول اين برش ها

برش اول : من قصد براندازي حكومت اسلامي ايران و همۀ دولتهاي اسلامي را داشتم.

طبق گفتۀ‌ اين شخص كه بعداً‌ خود را از دوستداران و شاگردان استاد معرفي كرده است، اصل اين جملات چنين بوده : شما از من مي خواهيد كه بگويم من قصد براندازي حكومت اسلاني ايران و همۀ‌ دولتهاي اسلامي را داشته ام.

حقۀ باند روباه (دایره مذاهب) : ‌حذف جملۀ‌ « شما از من مي خواهيد كه بگويم »‌

بنابراين معناي جمله كاملاً واژگون شده است و بيننده و شنونده ، موضوع را با يك حقۀ ساده (حقۀ حذف ) بطور كاملاً غلطي متوجه مي شود .

برش دوم :‌ من هيچ ديني ندارم و كافر هستم .

اصل جمله :‌ انسان به حرف و ادعا نيست . انسان به عمل و محصول و نشانه هاست ... در بارۀ دين هم همين است . اگر كسي گفت من مسلمان هستم ، من مسيحي هستم . من يهودي هستم ، من هندو هستم يا حتي گفت «‌ من هيچ ديني ندارم و كافر هستم »‌ اين به آن معنا نيست كه او درست مي گويد و واقعاً همانست كه مي گويد بلكه بايد نشانه ها را ديد و محصولات را سنجيد .

برش سوم :‌ در اين قسمت تصويري نشان داده شده مبني بر اينكه استاد در برابر جمعيتي چند صد نفري ، در يك سخنراني رسمي زني را كه خود را در آغوش استاد مي اندازد ،مي بوسد . در اين برش از حقۀ حذف استفاده نشده بلكه با بي شرافتي و نامردي و ناجوانمردي تمام تصوير صورت زني كه خود را در آغوش استاد مي اندازد محو شده و فقط دستهاي اين زن كه به دور گردن استاد حلقه شده و در حال بوسيدن ايشان است ديده مي شود . در واقعيت امر اين زن مادر يكي از شاگردان نزديك استاد است كه بعد از دو سال موفق به ديدار ايشان شده است . در قبال همين قطعه ، اين فرد فيلمي از خود و آمادۀ پخش نموده است كه در آن همۀ توضيحات لازم و روشنگر داده شده است .

برش چهارم :‌ در اين برش قطعاتي از زندگي خصوصي استاد در منزل ايشان به همراه همسر و فرزند او نمايش داده شده است . صورت همسر استاد محو شده و طوري به بيننده القاء مي شود كه او در خانۀ فرد ديگري است كه اينطور راحت رفتار مي كند.

خوشبختانه فيلم اصلي اين قطعه وجود دارد و از طرفي دهها نفر از كساني كه به محل سكونت استاد رفت و آمد كرده اند و صدها نفري كه همسر و فرزن ايشان را مي شناسند شاهداني هستند كه با يك نگاه به اين فيلم مي توانند واقعيت را تشخيص دهند. در اين برش حتي از تصاوير بازي هاي استاد با فرزند خود، با خباثت و ناجوانمردي تمام سعي شده كه بدترين و كثيف ترين سوء استفادۀ ممكن صورت گيرد. اين فيلم نزديك به سه ساعت و داراي دهها برش است.

براستي اراذل و اوباش حقيقي چه كساني هستند ؟‌ زورگيران و باجگيران و جانياني كه همۀ ما آنها را مي شناسيم يا مأموران پست و كثيف ادارۀ اديان ؟ اراذل و اوباش و جنايتكاران اين كارها را به نام خودشان انجام مي دهند اما اراذل و اوباش امنيتي همانطور كه ماههاست مي دانيم اين كار را به اسم خدا و اسلام و امام زمان انجام داده اند . دهها نفر از كساني كه با مأموران اين ادارۀ مخوف و ضدبشري برخورد داشته اند ، مي گويند آنها دائماً خود را بعنوان نمايندۀ حكومت اسلامي و عامل حاكميت اسلامي معرفي مي كنند . خوشبختانه صدا و تصوير اين افراد ضبط شده و در صورت لزوم در شبكۀ اينترنت منتشر خواهد شد. برخي از خانمها دربارۀ‌ احضار خود گفته اند كه در طول جلسه چندين بار در بارۀ مسائل جنسي و شخصي آنها سوال شده و مسائلي كه حتي گفتن آن بغض را به گلو مي آورد. احضار شدگان به دایره مذاهب مي گويند در جاي جاي صحبتها مأموران به ما تأكيد مي كردند كه ما حكومتيم. ما عامل و نمايندۀ حاكميت اسلامي هستيم. ما مستقيماً از طرف رهبري هستيم.

نمایندگان جمعیت ال یاسین در ایران بارها به شکل رسمی اعلام کرده اند که اگر مقام معظم رهبري نماينده اي را تعيين نمايند ما دهها قطعه فيلم، صدا و اسناد تكان دهنده كه مي تواند هر سند و قضاوت ديگري را در خود فرو خورد، عرضه خواهيم كرد. طی دو سال گذشته و از شروع برخوردهای ظالمانه دایره مذاهب با جمعیت ال یاسین که همه به نام شما رهبر و حکومت انجام می شد و مجددا در 25 دی ماه 87 و با دستگیری دوباره استاد و دوستان ما شدت گرفت، بارها و بارها نمایندگان جمعیت در ایران درخواست کردند که امکانی برای ارائه مدارک و دفاع از حقایق تحریف شده و روشن کردن اتهامات و افتراها داشته باشند و حتی برای رساندن این پیام به شما از جان خود گذشتند و دوازده روز در حرم امام روزه دار و معتکف شدند اما به جای پاسخ به این درخواست چه اتفاقی افتاد؟ برنامه های تخریبی متعدد از صدا و سیما تهیه و پخش شد که همچنان هم این برنامه ها و فیلمهای تخریبی در حال تولید و انتشار است و دوستان روزه دار ما را هم در حرم امام هتک حرمت کرده و با اعمال خشونت از حرم بیرون کردند.

چطور است که در حکومت اسلامی و مدعی تشیع علوی، نمایندگان یک جمعیت دویست هزار نفره تحت فشار، حتی نمی توانند در محضر مسئولان و مقامات مملکت حاضر شوند اما افراد تطمیع و تهدیدشده چند روز بعد از آزادی به قید وثیقه سنگین از 209 بیرون آمده و سر از رسانه ملی در می آورند؟ چطور است که دویست نفر از نمایندگان این جمعیت حتی با توسل به خداوند و اعتکاف در یک مکان مقدس هم نمی توانند صدایشان را به جایی برسانند و به جای عدالت و دادخواهی با ظلم مضاعف روبرو می شوند؟ آیا روش قضاوت و توجه کردن به گفته های دو طرف در داوری این چنین است؟ آيا اين است عدالت علوي ؟ آيا اگر امام زمان يا علي (ع) يا رسول خدا حكم مي كرد اينطور حكم مي كرد كه شما حكم مي كنيد؟ آيا اسلام اين است ؟ اگر اسلام اين است، اگر اسلام فقط ظلم و زور است، اگر اسلام يعني دروغ بستن و جعل كردن، اگر اسلام يعني توهين و بي احترامي، اگر اسلام يعني تفتيش عقايد، اگر اسلام يعني نابرابري در برابر قانون، اگر اسلام يعني مونتاژ فيلم هاي خانوادگي و خصوصي، اگر اسلام يعني زيرورو كردن حريم خصوصي زندگي انسان، اگر اسلام يعني ترس و وحشت، اگر اسلام يعني اسارت، اگر اسلام يعني سعيد اسلامي ها، اگر اسلام يعني دایره مذاهب اطلاعات، پس ما مسلمان نيستيم.

جمعی از شاگردان استاد ایلیا در خارج از ایران

سی و یکم خرداد ماه 1388

هیچ نظری موجود نیست: