"قدرت
نهايي كلمات هماهنگ، از انرژي هستهاي كه قادر است زمين را ويران كند، بيشتر است.
براي استفاده از قدرت هستهاي، احتياج به تخصص، احتياط و افراد قابل اعتماد است،
در قدرت فراهستهاي كلام نيز تو نيازمند تخصص، احتياط و اعتمادپذيري هستي و الا
ممكن است ويراني به بار آيد. با نيروي هستهاي ميتواني در دسترسي به برخي از
اهداف جهش كني و راه پنجاه ساله را در نصف شب بپيمايي. انرژي هستهاي هست، اگر آن
را مهار كني قدرت عظيم آن در اختيار تو قرار ميگيرد و گرنه به هدر ميرود و شايد
هرگز براي تو آشكار نشود. آزادسازي و كنترل آن فرمولهايي اختصاصي دارد. از آن ميتواني
براي بوجودآوردن يا ويران كردن استفاده كني. و اينها و جز اينها دربارهي قدرت
فراهستهاي كلام نيز صادق است."(معلم بزرگ علوم باطني)
وقتي
يك هستهي سنگين اتم شكافته ميشود، جرم محصولات حاصل از شكافت، از جرم هستهي
اوليه كمتر است. اين تفاوت جرم به انرژي تبديل ميشود. مقدار اين انرژي از رابطهي
معروف E=MC2 به دست ميآيد كه در آن C، سرعت نور و M جرم ذره است.
با
اين محاسبات، مقدار انرژي آزاد شده در شكافت برخي از هستهها، فرضاً اورانيوم، به
قدري زياد است كه انرژي حاصل از شكافت يك كيلوگرم اورانيوم معادل انرژي حاصل از
سوختن ده هزار تن زغال سنگ است. جالب است به رغم آنكه از فرايندهاي شكافت هستهاي
مقدار بسيار بسيار زيادي انرژي حاصل ميشود اما هنوز انسان در كنترل و استفاده از
اين انرژي مشكلات و ضعفهايي دارد. از جملهي اين مشكلات پسماندها و يا زبالههاي
اتمياست كه داراي پرتوهاي زيانبار و بسيار خطرناكند و در عين حال عمرهاي بسيار
طولاني دارند. نيمهي عمر؛ يعني زمان از بين رفتن نيمياز زبالهي برخي از اين مواد، چند دقيقه و برخي از آنها 45 ميليارد
سال ميباشد! رقمي كه به شدت حيرت انگيز است.
اگر
روزي چنين نيرويي به دست ديوانهاي بيفتد، چه خواهد شد؟ بديهي است او ميتواند در
يك لحظه، زندگي خود و افراد بيشماري را به خطر بيندازد. اگر چنين انرژي عظيمي،
به نحوي حساب نشده و مهار نشده به كار گرفته شود، به شدت ويرانگر و نابود كننده خواهد
بود. شايد به همين دليل است كه متخصصاني كه بكارگيري انرژيهاي هستهاي را
فراگرفته و بر عهده دارند از اقتدار و توان علمي و مهارتهاي بالاتري نسبت به
سايرين برخوردارند.
باور
كنيم يا نه، هر يك از ما يك راكتور فراهستهاي در درون خود داريم. هستههايي كه در
اين راكتور عظيم شكافته ميشوند چيزي نيستند جز كلام ما! يعني در
درون هريك از ما منبعي نهفته از انرژي وجود دارد كه در صورت آزاد شدن به مراتب قويتر
از انرژي هستهاي است ولي ما توجهي به آن نداشته و از آثار مثبت يا منفي آن در
زندگي خود غافليم. شايد دليل غفلت ما اين است كه در عمل، تظاهرات سازندگي يا تخريب
انرژي كلام، آشكار نيست و به راحتي ديده نميشود و يا به سرعت به عينيت در نميآيد و نتيجتاً حاصل زندگي خود
را، حاصل كلام خود نميدانيم. اما چرا هر كلامي داراي قدرت فرا هستهاي نيست؟
شايد به دليل اين كه هر كلامي، كلام هماهنگي نيست. اينك ببينيم منظور از كلام
هماهنگ چيست؟ و هماهنگي به چه معناست؟
براي
اين كه مفهوم هماهنگي را توضيح دهيم از يك مثال استفاده ميكنيم. همه ما دربارهي
ليزر چيزهايي شنيدهايم. اين نور شگفتانگيز شايد يكي از بارزترين نمودهاي هماهنگي
در جهان ما باشد. نور ليزر در اثر وقوع نوعي هم ارتعاشي در مولكولها يا يونهاي
برخي مواد، تحت شرايط ويژهاي حاصل ميشود. در اين حالت هر فوتون نور گسيل شده در
ماده مزبور، با تمامي مولكولهاي ديگر آن ماده، همارتعاش ميشود. اين همارتعاشي
نوعي اثر تشديدي را ايجاد ميكند، به طوري كه پس از مواجه شدن فوتون مزبور با هريك
از مولكولهاي ماده، فوتوني ديگر دقيقاً هم ارتعاش با فوتون اول به وجود ميآيد.
اين عمل به صورت تكثيري، بارها و بارها تكرار ميشود تا نهايتاً ميلياردها ميليارد
فوتون هم ارتعاش بوجود ميآيند.
توان
انرژي اين ليزر ممكن است از توان يك لامپ صد واتي معمولي بيشتر نباشد اما با اين
وجود همين ليزر، حتي توانايي برش دادن فولاد را هم دارد و اين در حاليست كه نه
تنها صد لامپ صد واتي معمولي بلكه هزاران لامپ مشابه هم قادر به انجام چنين كاري
نيستند. تنها عاملي كه چنين قدرت خارقالعادهاي به ليزر ميبخشد همگامي و همارتعاشي
پرتوهاي نوري گسيل شده از آن است. باريكهي ليزر چنان قدرت نفوذي دارد كه ميتوان
آن را مستقيماً تا كرهي ماه هم فرستاد. اين قدرت، تجلي قدرت همارتعاشي در جهان
است. ليزر ميتواند الگويي براي هماهنگي در كلام ما باشد اگر ما به چنين حالت همارتعاشي
با تمامي كائنات برسيم، قصدهايمان از قدرت بسيار بالايي برخوردار خواهند شد.
قدرتي همانند يك ليزر عظيم كيهاني. اما آيا ميدانيد ارتعاش كائنات چيست؟ و هماهنگ
با چه ارتعاشي است؟ و آيا هر كسي ميتواند اين ارتعاش را دريابد و با آن هماهنگ
شود و از قدرت عظيم آن هماهنگي برخوردار گردد؟ استفاده از قدرت هستهاي يا هر قدرت
ديگري نيازمند تخصص، احتياط و افراد قابل اعتماد است. بايد دانش كافي، نحوهي
استفاده و مهارتهاي لازم وجود داشته باشد، بايد خطرات و ريسكها را بشناسد، اهل
سواستفاده نباشد و وفادار، رازدار و امانت دار باشد و گرنه آن قدرت و مهارت، به
هدر ميرود يا مورد سواستفاده قرار ميگيرد.
آزادسازي
و كنترل نيروي هستهاي، فرمولهاي اختصاصي دارد. بديهي است كه اين رموز و فرمولها
در اختيار عموم قرار نميگيرند مگر آن كه سه شرط بيان شده يعني تخصص، احتياط و
قابليت اعتماد وجود داشته باشد و گرنه بمباران هستهاي نظير بمباران هيروشيما با
تبعات وحشتناك آن، به كرات رخ خواهد داد. به همين دليل رموز استفاده از قدرت عظيم
كلام هم، بر همگان آشكار نيست و حتي براي بسياري از ما، باور نكردني است.
همهي
اديان و فرهنگها به انسان آموختهاند كه كلام او قدرت اوست.
يونانيان مدتها بر اين باور بودهاند كه
كلام داراي قدرتي كيهاني است و انسان ميتواند با كلام هر كاري كه ميخواهد بكند،
بنا سازد يا ويران كند. قدما ميدانستند كلامي كه بر زبان ميآيد از اقتداري شگرف
برخوردار است و ترتيب معيني از كلمات، نيروهاي طبيعي قدرتمندي ايجاد ميكند كه
در حيطهي نامرئي سرگرم كار ميشود و عميقاً برجوهر مادي اثر ميگذارد. در همهي
كتب آسماني و كتابهاي مقدس بر قدرت كلام تأكيد شده تا جايي كه گفته شده: "در
آغاز فقط كلمه بود، و كلمه نزد خدا بود..." و يا "زندگي و مرگ، در قدرت
زبان است."(1)
اگر
مهار چنين قدرت عظيمي را از عهده خود خارج ميدانيم و اگر دستيابي به همه زواياي
اقتدار آن را باور نداريم لا اقل بدانيم پشت اين پرده، خبري هست!
و
نيروي عظيمي را كه خداوند در اختيارمان قرار داده، بيهوده هدر ندهيم.
تهيه
و تنظيم: شيرين زندي
پي
نوشت:
1-
كتاب مقدس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر