براى يافتن خوبترين انتخاب و بهترين تصميم، قبل از انجام كارها لحظاتى مكث كن و بپرس خوبترين كدام است.
اين با عدم واكنش شتابزده همراه است. واكنش سريع خوب است اما واكنش شتابزده مخرب است. لحظه اى توقف لازم است و پرسيدن.
اكثر انسانها به اولين چيزى كه به ذهنشان مى رسد عمل مىكنند يا اينكه حتى چيزى به ذهنشان نمىرسد بلكه براساس عادات ريشه دار دست به عمل مى زنند. مبارز حق اين رويه كه يكى از عناصر ايجاد نادانى است را كمتر مى كند و به توقف مى رساند.
او حوزه انتخاب خود را وسيعتر مى كند و تنها به اولين فكر كه غالباً هم سطحى و هيجانى و ناپخته است، اكتفا نمى كند. مى توان انديشه هاى بيشترى را به ميدان كشيد و ايده هاى موازى ديگر را هم از نگاه گذراند. او فرصت مى يابد كه بهترين انتخاب ممكن را و نه الزاماً بهترين انتخاب را داشته باشد. به مرور اين حوزه را بازتر مى كند.
مى توان بجاى يك راه حل اوليه و سطحى كه در ابتدا به ذهن مى رسد، راههاى متعدد و بجاى يك روش عادتى، روشهاى گوناگونى را در نظر گرفت و به آنچه از ساير شيوه ها كاملتر است عمل كرد. گاهى انسانها از ميان راههاى بسيار، بدترين را انتخاب مى كند و از اين طريق، بدترين سرنوشتها را براى خود رقم مىزند.
آنچه در ابتداى اين كار ضرورت بيشترى دارد جهتگيرى ذهن و تغيير و همگرايى جهتهاى پراكنده ذهن است. هم اين است كه سؤالكننده پيوسته خوبترين را مى خواهد و در جستجوى خوبترين است و استقرار همين موضع امكان خوب بودن و خوب زيستن را عملى تر مى گرداند و او را بيشتر به آن سمت مى برد و خوبى ها را بيشتر به جانباش مى آورد.
اينكار را بيشتر و با موضوعات گوناگونى بايد انجام داد. بعد از مدتى مداومت، ذهن خودبخود آنرا انجام مى دهد. وقتى مبارز حق در آن مستقر شد مى بايست كيفيت آنرا افزايش دهد كه شروع آن به تفسير و تعبيرى است كه از خوب و خوبترين دارد. پس لازم است معنى خوبتر را عميقتر درك كرد. ممكن است خوبترِ يكى در برابر خوبتر ديگرى، مقايسه ميان گنج و رنج باشد...
مبارز حق به اندازه اى كه حالا مى داند و مى تواند عمل مى كند و در عمل به خوبترين مطلق گرايى نمى كند. او اصرار ندارد كه حتماً خوبترين و كاملترين نظر ممكن را در آن واحد پيدا كند زيرا كه اين بسيار بعيد است بلكه خوبترينى به او عرضه مى شود كه چه ذهناً و چه عيناً متناسب با آن چيزيست كه او هست و آنچه در او مى گذرد و از او صادر مى شود... خوبترين داراى معانى بسيار و در نهايت يكيست ولى يكى از اولين معانى آن هماهنگ ترين است...
برگرفته از درسهای مبارزه ایلیا میم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر