۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه

XYZ



تفكر متعالى شامل دو جريان باطن‏گرا و ظاهرگراست كه از تلفيق اين دو، تفكر متعالى حاصل مى‏شود. جريان ظاهرگرا براساس واقعيتهاى محسوس و قابل تشخيص حركت مى‏كند در حاليكه اتكاء اصلى تفكر باطن‏گرا بر اسرار و ناشناخته‏ها مى‏باشد. منطقى است كه براى حل مسائل ظاهرى لازم است از تفكر ظاهرگرا و براى حل مسائل باطنى از تفكر باطن‏گرا استفاده شود. اما در صورتى كه بخواهيم الزاماً به بهترين شيوه ممكن عمل نماييم می بايست اين دو جريان را توأماً بكار ببريم كه اصطلاحاً روش Z خوانده مى‏شود. از تفكر متعالى با عنوان xyZ)ايكس واى ضد( هم نام برده شده كه در آن، xنماد جريان اسرارگرا، y نماد واقعيت‏گرايى و Z به معنى كليت تفكر متعالى (نقطه توافق و تعادل ظاهر و باطن، در بردارنده و كامل‏ كننده هر دو) مى‏باشد. طرز صحيح نوشتن اين تركيب xZy است. در اينجا به مقايسه اين دو جريان فكرى می پردازيم.

 تفكر باطن گرا
1 - سعى در مفهوم‏ يابى و برخورد با اسرار دارد.
 2- كاهش جريان فكر و افزايش حيرت و سكوت و خاموشى
 3- سعى در افزايش تماس با مجهولات
 4- معنى‏گرا و فرمول‏ شكن
 5- مايل به چيستى و كيستى
 6- بيشتر فردى و اختصاصى است تا اجتماعى
 7- به نيازهاى معنوى-مادى انسان توجه مى‏كند.
 8- تا حد زيادى نامشخص، کم‏ قاعده، پيش‏بينى‏ ناپذير و ابهام‏ پذير
 9- كاهش نظم و ايمنى ظاهرى و كاذب
 10- پيچيده است و به پيچيدگى گرايش دارد.
 11- به آنچه كه نمى‏ داند (اما مى‏ داند كه هست) اتكا دارد.
 - ...

تفكر ظاهرگرا
1- براى دانستن بيشتر و حذف مجهولات تلاش مى‏ كند.
 2- افزايش جريان فكر و گفتگوى درونى
 3- سعى در كاهش ناشناخته‏ ها و ندانسته‏ ها
 4- ساختارگرا و فرمول‏ ساز
 5- علاقمند به چه چيزى و چگونه
 6- بيشتر در ارتباط با اجتماع و زندگى اجتماعى انسان است.
 7- پاسخگوى نيازهاى مادى-معنوى انسان است.
 8- تا حد زيادى مشخص، تعريف شده، قاعده‏ مند، پيش‏بينى‏ پذير و كم‏ ابهام.
 9- افزايش نظم و ايمنى ظاهرى و كاذب
 10- ساده است و براى ساده‏ تر شدن تلاش مى‏ كند.
 11- به آنچه مى‏ داند (و در دسترس است) تكيه دارد.
-...                                                                                                                                             
برگرفته از کتاب آمین3  "ایلیا معلم بزرگ تفکر"

هیچ نظری موجود نیست: