گفت و شنود کمیته گزارشگران ال یاسین با یکی از شاگردان استاد ایلیا در «هسته دفاعی مدافعان ایلیا»:
1. به نظر شما علت ترور فرهنگی استاد ایلیا چیست و اداره برخورد با ادیان از این کار چه هدفی را دنبال میکند؟
بهتر است قبل از هر چیز کمی از پیشینه تخریبها علیه استاد بگویم. بعد از سال 1382 حملات تخريبي از جانب بعضي افراد و مراكز علیه استاد ایلیا شدت بيشتري پيدا كرد. دایره مذاهب وزارت اطلاعات، به شکل رسمی و جدی وارد حوزه تخریب و ترور فرهنگی شده بود. البته این حملات تا مدتها افکار عمومی را مورد هدف قرار نداده بود. مثلاً ما شنیده بودیم که در همان سالها کتاب جریان هدایت الهی (حاوی تعالیم ایلیا در سن 23 سالگی) را مورد اتهام الحاد و کفر قرار داده بودند اما در همان زمان این کتاب به یکی از پرطرفدارترین کتب در قشر دانشجو، فرهنگیون و اساتید دانشگاه تبدیل شده بود. این کتاب در آن زمان از وزارت ارشاد مجوز داشت و شخصيتهاي مذهبي و فرهنگي و ديدهبانان اجتماعي با وجودي كه بسياري از آنها كتاب را در دست و در خانه داشتند، نقد نكردند، بلكه اكثر آنان كتاب را موافق و هم خوان با تعاليم اديان آسماني يافتند... از مدتی قبل طی یک عملیات سرقت از منزل استاد، تعداد زیادی از نامهها و فیلم های مرتبط با استاد و جمعیت ال یاسین ربوده شد و بعد از آن فیلمها و عکسهای مونتاژی به عنوان یک تهدید مطرح شد.تمام این حملات یک مقدمهچینی بود برای تخریبهای رسانهای. در سال 83 روزنامه کیهان فعال شد و در یکی از ستونهای روزنامه فراخوان شکایت از استاد را مطرح کرد که بدون مراجعه فرد خاصی این پروژه ناتمام ماند. پس از دستگیری استاد ایلیا در خرداد 86 تهاجمات فرهنگی علیه ایشان با شدت چند برابر ادامه پیدا کرد و موج تخریب، روزنامهها، سایتهای خبری، وبلاگها و برنامههای تلویزیونی را که به نحوی بازوهای اجرایی دایره مذاهب قلمداد میشوند، درنوردید.
و اما درباره اهداف نهان ترور شخصیت نکته قابل توجه این است که یکی از مقدمات برخورد سخت افزاری و خشن همین ترور فرهنگی است. در قاعده ترور فرهنگی، ابتدا فرد نزد قشرهای تاثیرگذار بر جامعه و افکار عمومی به شدت تخریب میشود. اتهامات او به عنوان جرائم اثبات شده طرح شده و هزاران تیر زهرآگین اجتماعی به هویت و اندیشه فرد پرتاب میشود تا از محبوبیت او کاسته شود و حسنهای فرد با تکنیکهای تحریف و دروغ به عنوان خصوصیات منفی معرفی میشود. معمولا در روند ترور شخصیت بعد از تضعیف جایگاه فرد در مرحله زندانی کردن و دادگاهی کردن او ، اگر نتوانند اتهامی را به او وارد سازند به سمت جرم سازی و جعل اسناد و ... میروند. این قاعده نه تنها در مورد استاد ایلیا بلکه در مورد بسیاری از دگراندیشان تکرار شده است اما مساله اساسی این است که شدت و مدل تخریب این تهاجمات رسانهای علیه ایلیا بیسابقه بوده است که خود این مساله شهادتی است بر بزرگی آنچه دایره مذاهب با آن مواجه شده است.
2. چرا دایره مذاهب برای تخریب یک نفر هزینه های سرسام آور مالی و غیرمالی صرف میکند؟
اعتقاد دایره مذاهب این است که هر اندیشه نویی و هر قرائت متفاوتی باید فوراً حذف شود. اما داستان ایلیا و ال یاسین چیز دیگری است. دایره مذاهب بسیاری را هدف ترور فرهنگی و برخوردهای فراقانونی قرار داده اما انتشار3 ویژهنامه رایگان قبیله حیله، سراب و کژراهه با تیراژ بالا، ساخت چندین برنامه تلویزیونی، تهیه و تدوین بولتنهای امنیتی، جلسات متعدد احضار، ساخت متعدد فیلمهای مونتاژی، همایشهای مختلف در مساجد و دانشگاهها، سوءاستفاده از فضای اینترنت و دهها روش موازی ترور فرهنگی و مقایسه استاد ایلیا با چهرههای بزرگ فرهنگی و اجتماعی و استفاده از واژههای غیرمتعارف درباره ایشان، این سناریوی تخریب را از سایر سناریوها جدا کرده است. و دايرۀ مذاهب ندانسته و ناخواسته به بزرگي ايليا اعتراف ميكند چون هزينۀ زياد از بزرگي سوژه خبر مي دهد.
در متنها، دايرۀ مذاهب ميگويد ايليا هيچ است و هيچ كس نيست اما عملاً چند سال است كه مركز توجه او، و هم وغم او شده ايليا. در متنها بارها و بارها ندانسته به بزرگي ايليا اعتراف می کند. اگر ايليا يك مدعي بود، داستان اش مثل صدها مدعي ديگر با يك حركت بسته ميشد اما سالهاست كه دايرۀ مذاهب با صرف هزينههاي نجومي نه تنها اين داستان را نبسته است بلكه حملاتش منجر به برکت یافتن حرکت ما شده است.
3. آیا این پروژه تخریب برای دایره مذاهب موفقیت آمیز بوده است؟
طبیعی است که با صرف هزینههای سرسام آور چندصد میلیونی، به نتایجی هم رسیدند اما مَثَل آنها مَثَل کسی است که گودالی برای نابودی دیگری کنده اما ناخواسته خود را در آن گودال حبس وگرفتار کرده. بعد از این تهاجمات رسانهای و غیر رسانهای، افراد زیادی با استاد ایلیا و جمعیت ال یاسین آشنا شدند و این آشنایی منجر به پیگیری وضعیت استاد و چگونگی دسترسی کتب تعالیم و زندگینامه ایشان از سوی مردم شد که این از نظر ما نوعی دستاورد بزرگ بود. یعنی حتی وقتی ایلیا به تحریف و دروغ هم معرفی میشد باز هم حقیقتی بزرگ آشکار میشد و آنچه باید منجر به نابودی یک اندیشه می شد به بزرگی آن دامن میزد. از طرفی دامنه وسیعی از مردم در این دوره با عملکرد طالبان مذهبی ایران آشنا شدهاند و حتی یک کودک دبستانی هم به راحتی می تواند خبر راست را از دروغ تشخیص دهد. من به خاطر دارم که هر زمان که زمزمه پخش فیلم مونتاژی اعترافات استاد ایلیا از دایره مذاهب به گوش ال یاسین می رسید، موجی از تحلیل و برنامه های دفاعی در بین شاگردان به راه میافتاد و حتی مردم عادی هم اذعان داشتند که اگر فیلم اعترافات ایلیا پخش شود به هر طریق حمایت خود را از ال یاسین اعلام میکنند و مطمئن هستم عدهای هم که شناخت چندانی ندارند، به راحتی قادر به تشخیص امنیتی بودن این پروژه هستند و اگر دایره مذاهب این ها را موفقیت بداند، دچار خود فریبی شده است.
4. چطور می توان تاثیر چنین تهاجمات رسانهای را خنثی کرد؟
هدف دایره مذاهب این است که تصویری معکوس در اذهان عمومی از ایلیا انعکاس دهد. تصویری بسیار بدبینانه، مونتاژ شده، زشت و گمراه کننده. با این وجود بخشی از تهاجمات رسانهای علیه استاد ایلیا، نیازی به خنثی سازی نداشتند. مثلا وقتی ویژه نامه کژراهه و سراب (ضمیمه رایگان جام جم) چاپ شد، ما از آن فرار نکردیم بلکه تعداد زیادی از آنها را به آن دسته افرادي كه اهل روزنامه نبودند، ارائه کردیم. چون محتوای آن دو نشریه هر خوانندهای را به تفکری جدی درباره ال یاسین، دیدگاهها و فعالیتهای آن وا میداشت. من حتی افرادی را می شناسم که بعد از ویژه نامه سراب علاقه شدیدی به مطالعه کتب بیوگرافی استاد و فیلم جلسات سخنرانی نشان دادند.
اما درباره راه کارهای عملی خنثی سازی تهاجمات رسانه ای. دایره مذاهب را می توان به عنوان یک طراح ویروسهای مختلف برای یک سیستم کامپیوتری در نظر گرفت. برای مقابله با ویروسها اولین کاری که باید کرد، نصب آنتی ویروسی قوی و بروز شده است یعنی قبل از هر چیز باید سیستم تفکر و تحلیل خود و سایرین را بکار انداخت تا ویروسها شناسایی و فورا قرنطینه و نابود شوند. و بنابر نظر منصورون (فرزندان ایلیا)، اصلی ترین منابع برای طراحان و تولیدکنندگان آنتی ویروس، مستندات زندگی ایلیا، نشانه های او، اعمال او، محصولات او و از همه مهمتر وجود اوست. هر کدام از ما به یکی از این منابع استناد کنیم قادر خواهیم بود نرم افزارهای قدرتمند آنتی ویروس و ضد تخریب را طراحی، تولید و تکثیر کنیم.
شیوههای بسیاری برای پاسخگویی و دفاع وجود دارد که در منشور دفاعی بسیاری از هستههای دفاعی موجود است. با این حال من به بخشی از قابل اجراترین و سهل الوصولترین برنامه های راهبردی گروه منصورون اشاره میکنم:
1- نوشتن کتاب (مثلاً هر فرد یا هر گروه یک کتاب اختصاصی در واکنش به هتک حرمت)
2- آموزش گسترده نظریه انتفاضه دیجیتالی (بجای سنگ، استفاده از ایمیل، نامه های الکترونیک، تصاویر، فیلم و ...)
3- طراحی ایمیلهای موثر
4- نشان دادن دروغها و تحریفهای دایره مذاهب به مردم ایران و جهان
5- یادگیری فیلم سازی و ساخت انیمیشن
6- ضبط فیلم های کوتاه (با موبایل یا دوربین فیلم برداری) در حمایت از حقانیت استاد و در محکومیت و تقبیح ایدئولوژی طالبانی دایره مذاهب
7- گسترش مطالعات و تحقیقات در زمینه های امنیتی و مقابله با توطئه های امنیتی
8- ساخت فیلمها یا نوشتن مقالات ضدتحریف، ضدمونتاژ و ضدبولتن امنیتی
9- اجرای گسترده و قدرتمند واکنش آینهای و انعکاسی در برابر انواع کنش های دایره مذاهب
10- پخش و انتشار آثار و تعلیمات استاد در ایران و جهان
11- ایجاد گسترده کانونهای دفاع از ایلیا در ایران و جهان
12- جُک سازی در باره اشرار مذهبی وابسته به دایره مذاهب و شخصیتهای آن و در باره خانواده اشرار
13- شناساندن معلم بزرگ تفکر و احیاگر معنویت الهی ایلیا «میم» به مردم جهان
14- لقب سازي براي دشمنان ايليا و افراد مرتبط با بخش برخورد با اديان
15- تعميم ترديدها و سوالاتي که اِبا (ادارۀ برخورد با اديان) در باره ايليا مطرح کرده است به همۀ بزرگان و اربابان اِبا.
16- نقد کتبي که براي اِبا از تقدس برخوردار است (در مقابل نقد ناجوانمردانه آنها از کتاب تعاليم حق)
17- انتشار تعليمات و آثار ايليا «ميم» در سراسر جهان و بويژه ايران و عراق
18- انتشار و پخش گسترده و جهاني کتاب تعاليم حق (اولين کتاب تعليمي ايليا «ميم») در خارج و داخل کشور.
19- پخش جهاني فيلم هاي تعليمي ايليا «ميم» (بيش از هزار و دويست ساعت فيلم سخنراني و جلسات آموزشي) در شرايط بحراني
20- ضرب المثل، آيه و حديث مرتبط با شرایط
21- ...
5. لطفا بخشی از دروغهای مطرح شده در همایشها و مقالات اخیر دایره مذاهب را برایمان بازگشایی کنید و اصل قضیه و جنبه راست و درست آن را هم بگویید.
با نگاه به پازل تخریب دایره مذاهب از چند سال گذشته تا کنون، با حجم وسیعی از اتهامات متناقض و دروغ های شاخ دار مواجه میشویم که به شکل تناوبی طرح میشوند. به یاد دارم بعضی از این دروغها، به حدی ناشیانه طرح شده بودند که مطالعه آنها برای من و سایر دوستان ال یاسین زنگ تفریح محسوب میشد! تا حدی که فکر میکردیم، برخی از متون تخریبی حتی ارزش تحلیل و پاسخ گویی هم نداشتند و مطمئن بودیم چنین متونی به تنهایی برای ما نقش دفاعیه خواهد داشت.
با این حال در یکی از همایشهایی که اخیراً در یکی از دانشگاه ها برگزار شده بود، سخنران ناشناسی به جلسه آمده بود که ادعا کرده بود استاد، مدعی فرادرمانی است! اما این ادعا، دروغ است. استاد بارها اين واقعيت را كه شفادهنده بوده و هستند را زير سوال برده اند و هیچگاه چنین چیزی را تایید نکردند و درباره چنین توانایی سخنی نگفتهاند. اما قبلاً هم یکی از شاگردان نزدیک استاد ایلیا (در متن سراب زدائی) اعلام کرده بود که از حالا به بعد دوستان تدبير ميكنند تا شهادت افراد شفا يافته در سطح داخل و خارج كشور منعكس شود. در هر حال این ادعای دروغین به حقیقت دامن میزند!
در ادامه سخنران ادامه میدهد که استاد ایلیا وابسته به صحیونیستهاست! که این ادعا هم از جنس دروغهای بزرگ است. مثل آن است که بگویی آیت ا... سیستانی که یکی از حافظان منافع شیعیان در عراق است، ممکن است فردا با دشمنان شیعیان متحد شود پس بهتر است نباشد. آخر این چه سنجش و قیاس دیوانهواری است؟ اگر ایلیا صحیونیست بود با ترویج اندیشه اسلام ناب محمدی چه کار داشت؟ اگر ایلیا اینگونه بود با محوری ترین تعالیم قرآن یعنی تسلیم، خدمتگزاری، تفکر و بقیه چه کار داشت؟ اگر صحیونیست بود با اسلام منعطف و پاسخگو و پیوند زننده چه کار داشت؟
همه کسانی که به نحوی با استاد آشنایی دارند می دانند که او فردی مصمم است پس اگر ایلیا صحیونیست بود و با اهداف صحیونیستی به میدان آمده بود، همان سالهای اول به هدفش رسیده بود و قصدهای خود را به تحقق رسانده بود اما محصولات او چیست؟ پیوند هزاران نفر به خدا و نام او، پرورش هزاران محقق و نویسنده و پژوهشگر، ایجاد جریان تفکر خداگرا و آموزش روشهای زندگی و احیاء نام خداوند در زندگی. چطور می توان چنین اهدافی را صحیونیستی خواند؟ چرا بر تعالیم و هویت او برچسب صحیونیستی زده میشود؟ مگر دایره مذاهب تا این زمان متوجه نشده که نباید تعالیم بزرگ و خدامحور را که مشتاقان بسیار دارد به نام دشمنان خود ثبت کند چرا که خطر خودساختهای را به وجود میآورد؟
یکی دیگر از دروغهای بزرگ این همایشها این بود که سوالاتی از ایلیا پرسیده شده که او قادر به پاسخگویی نبوده و درباره علوم باطنی از او درخواست شده اما فعلی انجام نشده. جواب من این است که ايشان هرگز مركزيت علوم باطني را منكر نشدند و حتي در اوج شكنجههای زندان هم اين موضوع را انکار نکردند كه بزرگترين معلم علوم باطني در عصر حاضر و معلم بزرگ تفكر هستند. این موضوع کاملاً قابل اثبات است و هر کدام از هستههای دفاع از ایلیا با یک برنامه ضربتی به راحتی میتوانند فیلم های مستندی را که در این زمینه وجود دارد در رسانههایی چون ماهواره و اینترنت منتشر کنند. از طرفی اگر حقیقتی در رابطه با موضوع علوم باطنی وجود دارد،که دارد طبیعی است که به درخواست بازجویان رخ ندهد! این مثل آن است که درختی میوه گرانبهای خودش را در اختیار کرمهای خاکی قرار دهد تا عیارش سنجیده شود.
یکی دیگر از نکات مورد بحث درباره سخنرانان ناشناس، ارائه معرفی نامه ضد و نقیض از استاد است. آنها در ابتدای بحث ادعا کردند که ایلیا به خارج از کشور وابسته است و در اواخر جلسه از وابسته بودن او به نهادهای داخلی خبر میدهد! سوال اینجاست که چطور این سخنران در یک فاصله زمانی کوتاه میتواند دو ادعای به شدت متناقض را مطرح کند؟ و کدام عقل سلیمی این دو ادعا را در کنار یکدیگر میپذیرد؟ این ادعا مثل آن است که فردی بگوید اندیشمندان و متفکران قرون وسطی همگی توسط کلیسا تربیت یافتهاند!
ایلیا هرگز نه به غرب وابسته بوده و نه به نهادهای داخلی. حتی موسساتی که در پیکره ال یاسین بوجود آمدند به شکل NGO اداره می شدند و از حمایت مالی مردمی برخوردار میشد نه دولت. از طرف دیگر اگر ایلیا ذره ای به نهادی وابسته بود، نه در طبقه 2- زندان اوین محبوس می شد، نه همسرش به بازداشتگاه می رفت، نه شاگردانش از محل کار خود اخراج می شدند و نه فرزندانش تهدید به یتیم شدن. اگر ایلیا ذره ای وابسته بود، پس از ارسال نامه محرمانه به رهبر در سال 87 توسط ماموران دایره مذاهب با باتوم و شوکر برقی مورد ضرب و شتم قرار نمیگرفت و بستری نمیشد.
و اما دروغ بعدی این همایشها، این است که ادعا شده با استاد ایلیا (آقای پیمان فتاحی) برخورد جدی صورت نمی گیرد چون قانونی در این زمینه وجود ندارد. اما سوال این جاست که از 2 سال قبل اتهامات حساس و قابل تاملی علیه آقای فتاحی مطرح شده است. "بدعت گذاري در دين، مسيحيت گرايي و تبليغ مسيح، اشاعۀ پلوراليزم و تکثرگرايي معنوي، توطئه بر عليه نظام اسلامي، استحالۀ ديني از طريق تلاش براي پيوند دين اسلام، مسيحيت و يهود، گسترش ليبراليزم معنوي و اسلام آمريکايي و توهين به مقدسات، تبليغ بر عليه نظام و اقدام عليه امنيت ملي."
دایره مذاهب برای سوءاستفاده از قانون، هر اتهامی را که توانسته، مطرح کرده است. دهها تیر در دل تاریکی زده تا شاید یکی از آنها به هدف بخورد اما داستان، خلا قانونی نیست و این برای دایره مذاهب یک بهانه است. حجمی از اتهامات علیه ایلیا ساخته و پرداخته شد اما هیچ کدام راه را برای محکومیت او باز نگذاشت چون اساسا دروغ و جرمی در کار نبود. حتی خود استاد بارها در زندان اعلام کرده بودند:«از همان روز اول گفتم كه شما يك دروغ را نشان بدهيد تا من ده تاي آن را قبول كنم.» بر همین اساس اگر صد قانون دیگر ساخته شود هم باز ایلیا محکوم نخواهد شد چون هیچ دروغی در کار نبوده است.اما بر فرض اگر هم واقعا موضوع خلا قانونی بهانه نبود و حقیقتا استاد جرمی مرتکب شده بود، این هم باز نوعی اعتراف به دانایی و هوش بالای یک مرد جوان است. ادعای سخنران چنین پیامی را القا می کند که قانونهای صدگانه و انواع و اقسام بندها و تبصرهها و لایحهها هیچ کدام نمیتوانند او را در دام خود گرفتار کنند و با اینکه فعالیت های ال یاسین بسیار گسترده بوده اما هیچ قانونی نمی تواند با آنها برخورد کند.
علاوه بر این دایره مذاهب توجهی ندارد که با طرح لایحه مستقل و تصویب آن به عنوان یک قانون چه مشت محکمی بر صورت خود می کوبد. نزدیک به ده سال است که بسیاری از جنبش های اجتماعی نسبت به برخی از بندها و تبصره های قوانین، ایراداتی را مطرح میکنند و خواهان حذف یا تغییر قوانین قدیمی هستند اما پاسخی که آنان دریافت کردهاند تنها اتهام براندازی حکومت و تشویش اذهان عمومی بوده است. حال چگونه است که یک سخنران ناشناس در جمع دانشجویان صراحتا اعلام میکند این قوانین نمیتواند برای برخورد با استاد ایلیا جوابگو باشد و باید قانون جدیدی ساخته شود. سوال این است که چطور دایره مذاهب برای توجیه برخورد فراقانونی خود، به سمت قانون سازی میرود؟ مگر میتوان برای برخورد با یک نفر، صدها تن از نمایندگان مجلس و نمایندگان قضائی را درگیر کرد؟ مگر میتوان از کاه، کوه ساخت و از کوه، چاه؟
6. شنیدیم که هسته دفاع مدافعان ایلیا از مدت 2 سال قبل همه تهاجمات رسانهای، اجتماعی و امنیتی دایره مذاهب وزارت اطلاعات را مستند کرده است. علت این کار چیست؟
بله؛ ما کلیه تهاجماتی را که علیه استاد ایلیا و شاگردان ایشان بکار برده شده به شکل دقیق مستند کردهایم. از اخبار و مقالات تخریبی در سایتهای وابسته گرفته تا واکنشهای غیررسانهای دایره مذاهب، همگی مستند شده اند تا در شرایط خاص در قالب نامه، مقاله، گزارش،کتاب و فیلمهای بلند و کوتاه مورد استفاده قرار گیرند. ما از تخریبها و واکنشهای دایره مذاهب به راحتی نگذشتیم و هر زمان که شرایط ایجاب کند بیشتر در این باره خواهم گفت.
7. با این مستندات چه خواهید کرد؟
همان طور که گفتم در این شرایط، این مستندات در حال حاضر در حال پردازش هستند اما هر زمان که لازم باشد، ارتباطات خود را از طریق این مدارک گستردهتر خواهیم کرد، روشهای خنثیسازی را به شکل گسترده آموزش خواهیم داد، فیلم ها را به آنتنها خواهیم فرستاد، کتابها را به شکل گسترده منتشر خواهیم کرد و روشها را افشا خواهیم کرد. اما هر زمان که لازم باشد...
بازنویسی توسط کمیته گزارشگران ال یاسین
آذر 88
توسط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر